ایوب آقاخانی درباره نگاه خود به "رودکی" به عنوان یک شخصیت تاریخی و پرداخت دراماتیک آن گفت: برای آنکه کار صرفاً بر حوادث تاریخی تکیه نداشته باشد، سعی کردهام در طراحی پیرنگ اثر زاویههایی ایجاد کنم که زمینه خلاقه کار را افزایش دهد. خلق یکی دو کاراکتر مطلقاً خیالی، یک حادثه شگرف ساختگی و آگراندسیمان یک شخصیت فرعی در حوادث تاریخی دوران رودکی که عملاً راوی بسیاری از لحظههای کار هم محسوب میشود، جزو ترفندهایی بود که در کنار ساخت زبان جذاب،
ایوب آقاخانی درباره نگاه خود به "رودکی" به عنوان یک شخصیت تاریخی و پرداخت دراماتیک آن گفت: برای آنکه کار صرفاً بر حوادث تاریخی تکیه نداشته باشد، سعی کردهام در طراحی پیرنگ اثر زاویههایی ایجاد کنم که زمینه خلاقه کار را افزایش دهد. خلق یکی دو کاراکتر مطلقاً خیالی، یک حادثه شگرف ساختگی و آگراندسیمان یک شخصیت فرعی در حوادث تاریخی دوران رودکی که عملاً راوی بسیاری از لحظههای کار هم محسوب میشود، جزو ترفندهایی بود که در کنار ساخت زبان جذاب، شاعرانه، فاخر و حساب شده به مدد من آمد تا شکل قابل قبول روایت نمایشی زندگی رودکی با زبانی معقول برای حوصله مخاطب امروز ایجاد شود.
ایوب آقاخانی که هم اکنون به عنوان بازیگر در نمایش "مرغابی وحشی" ایفای نقش دارد، از پایان نگارش نمایشنامه "رودکی، جادوگر واژگان سبز" خبر داد.
ایوب آقاخانی، نویسنده و کارگردان تئاتر که نمایشنامهای درباره زندگی رودکی را به سفارش بنیاد رودکی نوشته، به سایت ایران تئاتر گفت: در ماه رمضان از سوی بنیاد رودکی با من تماس گرفته شد تا درباره زندگی این شاعر ایرانی نمایشنامهای بنویسم که علی پویان آن را در تالار وحدت روی صحنه ببرد. بعد از یک فرصت مطالعاتی 25 روزه و کار روی شش منبع اساسی درباره رودکی و سامانیان، نمایشنامه را شروع کردم و بعد از یک ماه و نیم کار به پایان رسید.
وی درباره نگاه خود به "رودکی" به عنوان یک شخصیت تاریخی و پرداخت دراماتیک آن گفت: برای آنکه کار صرفاً بر حوادث تاریخی تکیه نداشته باشد، سعی کردهام در طراحی پیرنگ اثر زاویههایی ایجاد کنم که زمینه خلاقه کار را افزایش دهد. خلق یکی دو کاراکتر مطلقاً خیالی، یک حادثه شگرف ساختگی و آگراندسیمان یک شخصیت فرعی در حوادث تاریخی دوران رودکی که عملاً راوی بسیاری از لحظههای کار هم محسوب میشود، جزو ترفندهایی بود که در کنار ساخت زبان جذاب، شاعرانه، فاخر و حساب شده به مدد من آمد تا شکل قابل قبول روایت نمایشی زندگی رودکی با زبانی معقول برای حوصله مخاطب امروز ایجاد شود.
وی در خصوص تعداد پرسوناژهای این نمایش توضیح داد: این نمایش با هشت کاراکتر اصلی و 12 نیروی کمکی شکل نهایی خودش را پیدا کرده و ظاهراً قرار است که اواخر بهمن روی صحنه برود.
آقاخانی درباره تجربههای گذشته خود روی موضوعات تاریخی تصریح کرد: این سومین نمایشنامه من محسوب میشود که در حوزه تاریخ یا افسانه و اسطوره کهن شکل میگیرد. اولین نمایشنامه، "گیل گمش" بود که بر اساس نخستین اسطوره مکتوب بشری نوشته شد و سال 80 توسط نشر سنا به چاپ رسید اما اجرا نشد. تجربه بعدی نمایشنامه "ماه و مه" بر اساس حماسه اسطورهای رستم و سهراب بود که چند اجرای جشنوارهای توسط چند کارگردان داشت و توسط نشر "نیل برگ" سال 82 چاپ شد. این تجربه هم به نیت اجرا نوشته شده و امتیاز آن متعلق به بنیاد رودکی است.
این درام نویس درباره تجربه نوشتن بر اساس سفارش کارگردان گفت: من همیشه در فرایندهایی از این دست تمام تلاش خودم را میکنم که اثر از یک سفارش صرف فراتر رفته، درون مرا به قلیان و تأثیر و تأثر درآورد.
یعنی کاری میکنم که این سفارش ساده را تبدیل به دغدغه هنرمندانه خودم کنم. یکی از راهکارها این است که شاکله سفارش را با وجوه تماتیک ذهن خودم و دغدغههای هنرمندانه آن ترکیب کنم. این گونه خود به خود اهمیت اثر برایم وسعت پیدا میکند و تبدیل به یک پله از نردبان حرفهای خودم میشود. به این صورت نمایشنامهام را خیلی دوست دارم.
وی در پایان درباره همکاری مستقیم خود در مسیر تولید نمایش افزود: کارگردان از من دعوت کرده که در روند تمرین باشم ولی این دیگر یک مفاهمه دوستانه در شکل دادن کار است. من به هر گونه دعوت دوستانه احترام میگذارم و تلاش میکنم آن را برآورده کنم. مضاف بر اینکه حضورم در این پروژه به زمانهای آزادم نیز بستگی دارد ولی برخورد پویان در طول نگارش متن توأم با صبوری، بزرگواری و فهم کامل در خصوص چالشهای یک نویسنده بود. او فضای امنی به لحاظ روانی برایم تدارک دید که از این بابت ممنون هستم.